(( به خودت کمک کن ))

 

همیشه توی گوشِت خوندن که انسان خوب انسانی هست که به دیگران کمک کنه، خیر باشه، به انسانها کمک کنه که زندگیشون تغییر کنه و دست اونها رو بگیره و...

اما یه سوال چرا بهت نگفتن که باید به خودت کمک کنی؟

مگه تو مهم ترین آدم زندگیت نیستی؟

چرا بهت نگفتن که باید دست خودت رو بگیری و بالا بکشی؟

چرا نگفتن که خودت باید زندگی خودت رو تغییر بدی؟

 

اصلا دیگران رو بیخیال با خودِ خودت کار دارم

چند بار شده به خودت کمک کنی؟ چند بار شده خودت رو به عنوان اشرف مخلوقات ببینی و لمس کنی این حس ناب رو؟

چند بار شده دست خودت رو بگیری و از ناامیدی در بیاری و بگی مننننن میتونم؟

چقدر سعی کردی مسیر اصلی رو بری و بیراهه و زود رسیدن به رویاها رو بیخیال بشی و لذت ببری از شخصیتی که در طی کردن مسیر داره ساخته میشه؟

آره با خود تو هستم به کجا چنین شتابان؟

همین الان که این متن رو میخونی چرا عجله میکنی که زود تموم بشه و بری به فلان کارت برسی؟

چرا یه خورده رها نمیشی که لذت ببری؟

 

من هنوز سر حرفم هستمااا

سوالم رو بازم میپرسم و امیدوارم که ساده از کنارش نگذری؟

                   

                             « چرا به خودت کمک نمیکنی؟»

 

میدونی؛ کمک به خود یعنی : لذت بردن از همین متنی که میخونی همراه با یه موزیک لایت بیکلام لذت بردن از آسمون شبی که خدا با فراوانی ستاره هاش میخواد بهت یاد بده که بیش از اندازه همه راه واسه درخشیدن هست لذت بردن از مسیر رسیدن به خواسته، نه شادی رو به اون نقطه و زمان خاص گره زدن و...

 

پاشو، آره با خود تو هستم پاشو برو یه کاغذ بیار و اون نقطه چین رو تو پر کن و ببین چه کمکی میتونی به خودت بکنی

 

اگر تلاش گر هستید، موفق باشید.