به نام خدای مهربان

بحث امروزمون راجع به داستان یه دانش آموز به نام علی هست

داستان از اینجا شروع شد که علی رفت پیش مادرش و ازش خواست که وسایلی رو بهش بده برای شروع کردن به گردگیری و خانه تکانی

مادر علی هم راهنماییش کرد و علی وسایل مورد نیازش رو برداشت.

بعد ؛منظم و مرتب و با دقت شروع کرد به گردگیری کردن و ساعتها مشغول بود و از این کار لذت می برد.

هرچی گردگیری میکرد و خانه تکانی انجام می داد اصلا خسته نمی شد و خم به ابرو نمی آورد.

آخه اون میدونست که این گردگیری و تمیز کردن جاهای مختلف چه تاثیرات مثبتی در زندگیش داره.

بالاخره خانه تکانی علی تمام شد و مادرش هم با یه چای خوشرنگ ازش پذیرایی و تشکر کرد.

اما

علی قصه ما با این خانه تکانی که انجام داده بود حال و احساس خیلی خوبی پیدا کرده بود،با انگیزه تر شده بود و به همه چیز از یه زاویه دیگه نگاه می کرد،

بازدهی مطالعش  بالاتر رفته بود و کلی بابت این کار و این قدم مثبتی که در راستای زندگیش برداشته بود،خوشحال بود و خدا رو شکر می کرد.

ما هم از علی ممنونیم که به خودش کمک کرد و گام مثبت و مهمی در راستای بهتر کردن زندگیش برداشت و با تعریف کردن داستان خودش، این حال خوبش رو با ما تقسیم کرد.

 

اگه تو دانش آموز عزیز میخوای بدونی که علی قصه ما چیکار کرد و چطور تونست در زندگیش تغییر ایجاد کنه و بازدهی خودش رو بالاتر ببره

به فایل صوتی زیر گوش کن،به راهکارهای اون عمل کن و برای دوستاتم بفرست و به چالشی که داخل فایل گفتم دعوتشون کن.

 

                                                                                                        موفق باشی

 

برای دریافت فایل صوتی به صورت مستقیم کلیک کنید

 

برای دریافت فایل در تلگرام خود و عضویت در کانال کلیک کنید

 

      

   ««    شرکت کردن در چالش و فرستادن عکس برای من یادت نره »»